صحبتها و تجربههای برترها برای بسیاری از داوطلبان انگیزهبخش است و نحوهی مطالعهی آنها، برنامهریزیهایشان، دغدغهها و جزئیات تجربیاتشان هر چند برنامه و روش یادگیری هر کسی مختص خود اوست، برای داوطلبان ارزشمند است. اکثر برترها نیز خودشان در سایت یا مجلهی کانون سرگذشت برترهای سالهای گذشته را بررسی و مطالعه میکردند و در برخی از موارد از آنها الگوبرداری میکردند و یا در اصلاح روشهایشان از روشهای آنها بهره میبردند.
لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید چه رتبهای را از چه شهری کسب کردید؟
من امیرمحمد فرزانه هستم رتبهی 1 منطقهی 1 رشتهی ریاضی از تهران. از سال چهارم دبیرستان به کانون آمدم. چون آزمونهای کانون معتبر و جامعهی آماری آن بالا بود از طریق مدرسه ثبتنام کردم، غیر از امسال، سوم دبستان هم عضو کانون بودم.
مهمترین ویژگی شخصیت آموزشی خودتان را چه میدانید؟
برنامهریزی خیلی دقیقی برای درس خواندنم داشتم و اینکه سعی میکردم آن زمانی که درس میخواندم اصلا وقت تلف شده نداشته باشم و اینکه هر وقت استرسی به سراغم میآمد سعی میکردم آن را از خودم دور کنم.
این اراده را چگونه به دست آوردید؟
بخاطر اینکه از اول که شروع کردم برای کنکور خواندن هدفم این بود که رتبهی من خیلی خوب بشود اولش هم خودم نمیدانستم برنامهریزی را چطور انجام بدهم و مشاور مدرسهی ما خیلی به من در این زمینه کمک میکرد.
شما گفتید بازیابی را به بازخوانی ترجیح میدادید. این موضوع را توضیح میدهید؟
یعنی من سعی میکردم مطلبی را که میخوانم طوری نباشد که بعدا که به آن مبحث برگردم، بینم نکتهی جدیدی دارد. سعی میکردم همان بار اول که میخوانم کامل بخوانم و برای سریهای بعد اگر به مشکلی برخوردم دوباره به موضوع برگردم و به خاطر تسلط نداشتن به آن مبحث نباشد که برمیگردم.
شما گفتهاید قدرت نه گفتن داشتهاید، آرامش شما به تدریج بیشتر شده، خودتان را سختکوش میدانید و وضوح و شفافیت در تصمیمگیریهایتان داشتید و کارهای عجیب و غریب انجام ندادید. در مورد اینکه کارهای عجیب و غریب نکردید توضیح میدهید؟
مثلا من از اول که برای کنکور شروع به خواندن کردم خصوصا در امتحان دادن و روش درس خواندنم، یک روش مخصوص خودم را داشتم، بعضی از معلمها سعی میکنند یک روشی را به دانشآموزان بگویند که مثلا یک روشی که سریعتر کمک به پاسخ میکند ولی من همیشه روش خودم را داشتم، نمیگویم روشهای بدی میگویند ولی به نظر من هر کسی باید روش خاص خودش را پیدا کند و با آن جلو برود.
چرا شما به دفترچهی آزمونهای غیرحضوری اهمیت زیادی میدادید؟
اولویتم مخصوصا اوایل سال که برنامهای جلو میرفتم، بعد از هر آزمون، این بود که برای آزمون بعدی آماده شوم و چیزی که خیلی کمکم کرد این بود که بعد یک هفته و نیم که از آزمون میگذشت میخواستم ببینم چقدر برای آزمون جدید آماده هستم و چون این دفترچه شامل مباحث آزمون بعدی است از آن استفاده میکردم.
شما نوشتهاید آزمونهای کانون با کنکور هماهنگی زیادی دارند. این جمله را توضیح میدهید؟
بله به خاطر اینکه در چینش سوالها و مباحثی که در هر درس میآید مخصوصا آزمونهای جامع، هماهنگی کامل را داشت و تعداد سوالهایش هم که یکی بود در کل خیلی به من کمک کرد که بتوانم محیط کنکور را شبیهسازسازی کنم و برای آن آماده شوم.
گویا شما حتی وقتی نمرهی آزمون قبلیتان هم خوب نمیشد آزمون بعدی را شرکت میکردید. چطور میشد که غیبت نمیکردید؟
به خاطر اینکه این آزمونها برای این است که شخص یادگیریاش را افزایش بدهد و برای آزمون اصلی آماده شود اتفاقا اگر در آزمونی افت میکردم یا ترازم نسبت به آزمون قبلی کمتر میشد این بیشتر برای من انگیزه میشد که نقاط ضعفم را پیدا کنم و آزمون بعدی را بهتر بدهم.
شما از ویژگیهای سهگانه آزمونهای کانون یعنی برنامهای، آموزشی و سنجشی بودن کدامیک را برای خودتان موثر میدانید؟
هر سه برای من موثر بود ولی از همه موثرتر برنامهای بودن آن بود و به من کمک کرد بتوانم اوایل سال که هنوز درس را نخوانده بودیم برنامهی درس خواندم مطابق آزمونهای کانون شود. حتی اگر هم برنامهی کانون از مدرسه جلوتر بود خودم درسها را جلوتر میخواندم تا با برنامهی کانون همراه باشم.
کانون و برنامهی آزمونها برای چه کسانی مناسب است؟ دانشآموزان زرنگتر یا کسانی که خودشان برنامهای ندارند یا کمتر فکر میکنند؟
برای همه. همین که جلو میرود خوب است، چون جلو رفتن برنامهی راهبردی منطقی و معقول بود نه خیلی سریع نه خیلی کند که سبب میشود عقب بیفتیم.
این سبب نمیشود که جلوی فکر کردن و برنامه ریختن دانشآموز را بگیرد؟
نه اتفاقا کمک میکند و دانشآموز میداند در بازهی 2 هفتهای بین آزمونها چه مباحثی را باید دوره کند یا به آنچه قبلا آموزش دیده اضافه کند.
شخصا برنامهی راهبردی آزمون را چطوری بررسی میکردید قبل ثبتنام بررسی کردید یا 2 هفته یکبار؟
هر بار هر آزمون را که میدادم دقت میکردم چه مباحثی به آزمون قبلی اضافه شده است و سعی میکردم آنها را بخوانم یا بعضی وقتها که مرور مطالب قبلی بود آنهارا مرور میکردم.
شغل و تحصیلات پدر و مادرتان را بفرمائید:
پدرم لیسانس زبان دارند و شغلشان آزاد است و مادرم دیپلم دارد و خانهدار است.
چقدر با شما صحبت میکردند؟
با من در مورد درسهایم صحبت میکردند و اخبار را همیشه از من میگرفتند که در آزمون یا درسهایم نتیجهی من چطوری بوده ولی هیچوقت از طرف خانواده فشاری روی من نبوده است یعنی مثلا حتی اگر آزمون را بد میدادم.
در واقع به شما اعتماد میکردند؟
بله
شماخوب بودید اعتماد میکردند یا چون اعتماد میکردند شما خوب شدید؟
شاید چون از اول به من اعتماد داشتند خودم هم دوست داشتم خوب باشم.
نکتهای هست که بخواهید بیان کنید؟
فقط توصیهی من به کسانی که کنکور پیش رویشان است این است که علاوه بر اینکه درسشان را میخوانند و کنکور را جلو میبرند به کنکور خیلی به عنوان چیزی که خیلی سخت است و نمیشود از آن عبور کرد نگاه نکنند و با اینکه برایشان مهم باشد خیلی راحت بگیرند و به عنوان کار سخت به آن نگاه نکنند.
گفتگو: کاظم قلمچی